پس از مرگ حیدرخان سرهنگ سوار فیلی برادرزاده او کریم خان بنا به وصیت خود حیدرخان ریاست طوایف عمله را بعهده گرفت. باقرخان پدر کریم خان و برادر کوچک تر حیدرخان علی رغم دلاوری و شجاعت بعلت سادگی و بی بهره بودن از شم رهبری وصی برادر نشد.


کریم خان در جنگی که سپاه حشمت الدوله با شورشیان حویزه کرد چنان رشادتی به خرج داد که سپاه ارسالی حکومت وقت از شکست حتمی نجات یافت. به پاس این رشادت به درجه سرهنگی نایل آمد و از آن پس به کریم خان سرهنگ سوار فیلی مشهور گشت. گویند شیخ خزعل معروف در آن زمان از سواران تحت فرماندهی کریم خان بود.

کریم خان مدت های مدید رسما از طرف دولت مامور حفظ و حراست اموال زارعین و قوافل دزفول و شوش بود. او همراه با ۱۵۰ سوار فیلی که از حکومت دزفول مستمری داشتند در دوران ضعف حکومت مرکزی و نا امنی ناشی از آن حقیقتا به این منطقه خدمت کرد . او و نوادگانش سال های متوالی رسما نگهبان و حافظ لور(اندیمشک امروزی) بودند.

در زمان او بود که باستانشناسان فرانسوی امتیاز حفاری در خرابه های شوش را از ناصرالدین شاه گرفتند و در آرامش و امنیت تمام به کاوش پرداختند. در زمان او بود که معمارها و بناهای دزفولی زیر نظر دومورگان فرانسوی قلعه ای به این عظمت در شوش ساختند. در همین زمان بازرگان معروف دزفولی(فتحی) کاروانسرای معروف شوش را دکان های اصلی شوش کنونی را تشکیل میدهد تحت حمایت کریم خان ساخت.

کریم خان سرانجام در سال ۱۳۲۸ هجری قمری در نزدیکی مهمانسرای قدیم شوش(واقع در مدخل شهر) که محل اقامت عمله بود در گذشت . کریم خان را باید بانی شوش جدید دانست.

پاپی خان یکی دیگر از شجاعان ایل فیلی بود .او برادر کوچکتر کریم خان که در سوار فیلی معاون او بود. فرزندان معروفش عبارت بودند از: حسین خان و عباس خان. او و سواران ابواب جمعش اکثراْ در قلعه ای نزدیک مهمانسرای قدیم شوش که حالا قلعه خرابه معروف است(این غیر از قلعه ی بزرگ دومورگان است) ساکن بودند . این قلعه توسط حسینقلی خان نظام السلطنه حاکم وقت خوزستان ساخته و در اختیار پاپی خان گذاشته شد و بعدها به قلعه ی غلامرضاخان معروف گردید.

از دیگر افراد شجاع این ایل می توان به محمد خان اشاره نمود.فرزند ارشد کریم خان که بیشتر از سی سال عمر نکرد ُ دلیری و  جنگاوری او زبانزد خاص و عام بود. او بنا بدستور حسینقلی خان ابوقداره والی پشتکوه برای سرکوبی جمعی از مین در سرزمینی که اکنون جزء خاک عراق استُ رفت و با طوایفی که به تحریک دولت عثمانی به خاک ایران می تاختندُ جنگیدُ .وی علی رغم پیروزی که بدست آورد با وضع دلخراشی در راه حفظ  تمامیت ارضی ایران کشته  شد.

داستان جنگ محمدخان با اشرار آن زمان، ُچگونگی کشته شدنش و رشادت هایی که در طول زندگی به خرج داد به صورت شعر در آمده است.  در گذشته اهالی دزفول و بختیاری آن را زمزمه می کردند و اکنون هم این اشعار سرود وقت دلتنگی و اندوه پیرمردان طوایف عمله ی شوش است.در حقیقت قدرت و عظمت کریم خان بیشتر زاییده ی شجاعت محمدخان بود. بعد از کشته شدن او قدرت کریم خان به مراتب کمتر شد.

علیمردان خان فرزند دوم کریم خان بعد از پدر به علت اینکه برادر بزرگش محمدخان قبل از وفات کریم خان کشته شده بود ریاست طوایف عمله ی فیلی را به عهده گرفت .دوران ریاست او فقط ۵ سال طول کشید و در سال ۱۲۳۳ هجری قمری توسط پسرعموی خود عباس خان در دامنه ی تپه ای که قلعه ی دومورگان برفراز آن واقع است کشته شد.در مورد چگونگی مرگ او روایات مختلفی است اما آنچه بیشتر مشهور است، شجاعت و دلیری او در میان مردمان منطقه است.در یکی از روایات اختلاف درونی عامل مرگ وی ذکر شده است.به طور مثال گفته شد که:

غلامرضاخان برادرزاده ی علیمردان خان قبلا حسین خان فرزند پاپی خان را کشته بود. عباس خان برادر حسین خان با انتقام خون برادر، علیمردان خان را از فراز قلعه ی فرنگی هدف گلوله قرار داده در حالی که علیمردان خان بی خبر از ماجرا بر پشت بام منزل خود نشسته بود در خون خود غلطید. غلامرضاخان وقتی خبر کشته شدن عموی خود را شنید قاتلین را در قلعه فرنگی(دومورگان) محاصره کرد و اگر وساطت بعضی بزرگان  نمی بود یکی از آن ها جان سالم به در نمی برد.

مردم شوش خاطرات تلخی از آن دوران نزاع و زد و خورد دارند. به طوری که مدت ها از ترس جان از مقبره ی دانیال(ع) بیرون نمی آمدند و احشامی که با خود به حیاط مقبره برده بودند از گرسنگی پشم یکدیگر را می خوردند. در این هنگام سیف الله خان فرزند علیمردان خان که هفده سال داشت شاهد قتل پدر بود.

از شجاعان معروف دیگری که می توان به نیکی از او یاد کرد، غلامرضا خان والی است.نگارنده از طریق مرحوم پدرم بارها تعریف او را از ایشان شنیدم.وی که این بزرگوار را از نزدیک دیده بود انواعی از روش های انتقال شجاعت را برایم توضیح داد.وی حتی طریق کشته شدن او را برایم تعریف نمود.

فرزند برومند و شجاع محمدخان که در دلاوری و جنگاوری ثانی پدر بود پس از عمویش علیمردان خان به ریاست طوایف عمله ی فیلی رسید .در زمان او بار دیگر طوایف عمله نقش گذشته ی خود را در منطقه بازیافتند و دوران ضعف بین کشته شدن محمدخان تا قتل علی مردان خان را پشت سر گذاشتند تا عظمت دیرین را بار دیگر به دست آورند.

خدمات غلامرضاخان برای استقرار امنیت در منطقه و بعد از کودتای ۱۲۹۹ هجری شمسی بر همه ی مردم منطقه شوش و دزفول واضح و آشکاراست. غلامرضاخان و پسرعمویش سیف الله خان در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی همراه با طوایف عمله در مقابل اردوی شیخ خزعل به فرماندهی خلف میناوی مقاومت دلیرانه ای نمودند.شجاعت او در آن جنگ تا به امروز نیز مورد توجه ی ریش سفیدان وقت است.

با توجه به رفتار شجاعانه ی وی بود که غلامرضاخان رسما به عنوان نایب الحکومه شوش از طرف دولت مرکزی منصوب شد و در تلگرافی که شاه در زمان وزارت جنگش برای او فرستاد،این نکته اسنباط می شود.او به صورت جدی با راهن درگیر می شد و شخصا مورد تنبیه قرار می داد.وی سرانجام در سال هزار و سیصد و شانزده ی خورشیدی و با برنامه ای از پیش تعیین شده و به شکل کمینی در منطقه ی بیشه زارهای شچاخ به قتل رسید.

با قتل غلامرضا خان فیلی،موضوع جانشینی او برای اداره کردن عمله مطرح شد و به همین دلیل سیف الله خان به مذکر دیناروند که از سواران شجاع و همراه غلامرضا خان بود،این پیشنهاد را می دهد که وی بعد از م با مسن ترین نزدیکانش یعنی نوره لالوند،این پیشنهاد را رد می کند.

مذکر(به گویش لری متکور)دیناروند که بزرگ ایل و تیره ی حسن غلامعلی است،در سال هزار و دویست و شصت و چهار در موموری متولد شد.او ثروتمند و در آن زمان دارای چندین آسیاب بود.در عمله بیست و چهار جفت(خیش) و در آبادی غلامشاه، یک جفت زمین کشاورزی داشت.دوازده اسب از نژادهای نصبان و کحیلان در اختیار او بود.سواری شجاع که همیشه همراه غلامرضا خان در درگیری ها شرکت داشت.وی در قتل خان همراه وی بود و حتی خطر کمین را به او گوشزد نمود.مذکور در این حادثه مورد اصابت قرار می گیرد و لاله ی کوشش آسیب می بیند.وی در نوشته های به جا مانده،قتل غلامرضا خان را بیشه ی سورو(لری) و درب العمود(عربی) ذکر کرد.

موضوع شجاعان لر بسیار گسترده و شامل همه ی ایل ها و طوایف مستقر در شوش می گردد.این افراد برجسته در انواع درگیری های مرزی، نزاع با راهن، درگیری با رژیم پهلوی اول و دوم و حتی درون روستا،شناخته شده بودند.پرداختن ببشتر به این موضوع و تحلیل آن کاری لازم و ضروری است که می بایست به صورت خاص انجام گیرد.این نوشته با بررسی گذرا،موضوع را تحت توجه قرار داده و ادعایی در کامل بودن ندارد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها