گوسفند داری:لرهای شوش در این زمینه دارای تاریخچه ی قابل توجهی هستند.پیشینه ای که نشان می دهد،گوسفند داری یکی از بارزترین فعالیت های تولیدی آن ها در فعالیت های اقتصادی محسوب می شد.اشکال مختلفی که هر یک دارای ویژگی های خاص مکانی و زمانی بود.این مطالعات نشان می دهند که گوسفند داری نزد این قوم در دو شکل نگه داری میش و بز بوده گرچه در مقطعی هم گاوداری و سایر فعالیت ها بدان اضافه شده است.


در دوره ی کوچ گردانی که قدمت آن به دوران باستان خصوصا ساسانیان می رسد،اقوام لر دارای ست های موقتی در اطراف رودخانه ی کرخه و دز بودند.نگه داری از گوسفندان ماده(میش) و بز برای افزایش گله ی خویش از عمده ترین کوشش های آن ها بود.نصب چادرهای کوچ نشینی و محلی محصور با وسایل ابتدایی برای حفاظت از گله و استفاده از سگ های قوی برای دفاع از آن در برابر حمله ی حیوانات درنده از جمله گرگ ها،رایج بود.

در آن شکل از زندگی تولیدات دامی مانند شیر،ماست، روغن، کره و دوغ به وسیله ی ن انجام می گرفت که به نوعی،خودکفایی غذایی بود.رفت و برگشت از شوش به سرزمین های لرستان و ایلام به طور مستمر صورت می گرفت و گله های گوسفند به همراه آن ها جا به جا می شد.لرهای شوش با این ییلاق و قشلاق به طور کلی با محیط شوش خصوصا دو ردوخانه ی کرخه و دز آشنا بودند.

در دوره ی کپر نشینی که به نوعی اسکان دائمی را به همراه داشت،روش گوسفند داری هم چنان رایج بود.گله هایی که گاه بسیار فراوان و دارای تنوع زیاد بودند.اکثر گوسفندان از همان نژاد لر بودند که از مناطق لرستان و ایلام اضافه می شدند.زاد و ولد گوسفند در این مکان به شکلی راحت تر انجام می گرفت.گله ها از صبح در اطراف چرا می کردند در حالی که بره های آن ها نزد لرهای کپر نشین باقی می ماندند.

در آن زمان شوش، آب و هوا بسیار لطیف و آب فراوان بود.ابتدایی ترین کپرها در اطراف و کنار کرخه مکانی که بین آن و رودخانه ی دز قرار داشت و البته به مرور به کنار رودخانه ی شاوور منتقل می شد.کپر نشینی در کنار رودخانه ی شاوور طبق مطالعات ما در منطقه ای که امروز آخراسفالت نام دارد، صورت می گرفت.شاید علت عمده ی آن آب فراوان باشد اما نباید از وجود آسیاب های آبی نیز به سادگی گذشت.

در آن مقطع از زمان عمده ترین مشکل لرهای کپر نشینی وجود راهنی از اطراف برای گله های خویش بود به طوری که در تاریخ ثبت شده است که مردمان گله دار از هر قوم و نژادی که بودند از ترس راهن گله های خود را هنگام غروب به درون حرم دانیال نبی(ع) منتقل و هنگام صبح برای چرا به بیرون می بردند اما این بیرون فاصله ی چندانی با کپر ها نداشت و حتی تا بیشه ی شوش نمی رسید.مردمان لر در آن زمان مسلح به تفنگ های آن زمان بودند.

با اتمام کپر نشینی در کنار شاوور، لرها بر روی تپه ها نیز مستقر می شدند به طوری که اولین اقوام شوش بودند که در این مکان سکنی گزیدند.این زمان را حدود صد سال پیش  و بیشتر محاسبه می کنند.گوسفند داری در این مکان هم به همان شکل سابق بود با این تفاوت که گله چرانی بر روی تپه های سرسبز انجام می گرفت اما خطر حیوانات وحشی بیشتر بود.آنچه از تاریخ برمی آید، انواع حیواناتی است که به صورت گله در تپه ها زندگی می کردند و در این باب از شیرهای بیشه که تا لب شاوور هم تردد داشتند، بحث شده است.

گوسفندداری در میان لرهای شوش به مقطع روستا نشینی کشیده شد.انواع روستاها در آن زمان فقط چهار مورد بود که بعدا گسترش یافت.این چهار روستا عبارت از دو عمله ی غلامرضا خان و سیف الله خان و نیز هرموشی و عنبریه بودند.بدیهی است که گوسفند داری در روستاها بسیار راحت تر از کپر نشینی بود زیرا برای آن ها مکان هایی امن تر ایجاد شد.زندگی دائم برای لرها باعث توجه ی بیشتر به امر تولیدات بود.

رها کردن گله های گوسفند همراه با چوپانی که نزد صاحب گله دارای دستمزد بود از صبح زود و قبل از طلوع آفتاب آغاز می شد.قورچی که بر گردنش زنگوله ای وصل شده بود جلوتر از دیگران حرکت می کرد.بزها و گوسفندان با هم به چرا می رفتند و این کار تا هنگام غروب ادامه داشت.مشکلی که در این راه وجود داشته امکان اشتباه شمارش و مخلوط شدن گوسفندی از یک گله به گله ی دیگر بود.برای رفع این مشکل صاحب هر گله با استفاده از رنگ های سنتی، گوسفندان خود را با علامتی که بر کمر آن ها ایجاد می کرد، مشخص می نمود.

در بعضی از مواقع به همراه چوپان گوسفند تازه زاییده شده آورده می شد زیرا بعضی از میش ها در صحرا زایمان می کردند.این میش ها تا سه روز در خانه باقی می ماندند و بره ی خود را تغذیه می نمودند در عین حالی که از فشارهای زایمان هم رهایی یافته و استراحت می کردند.لرهای شوش بره های کوچک را نزد خود و در مکانی معین نگه می داشتند و تا هنگام برگشت مادران مورد مواظبت قرار می دادند.

در هنگام غروب شیردوشی که کار زن های لر بود و با همکاری مردان صورت می گرفت.ظرف های شیر در مکانی نگه داری می شدند و سپس برای تغذیه ی بره ها این میش ها رها می شدند.استراحت گوسفندان در هنگام غروب و بعد از شیر دوشی و شمارش آن ها به وسیله یس چوپان صورت می گرفت و کمتر اتفاق می افتاد که گوسفندی ناپدید شود و اگر هم این چنین می شد بلافاصله چوپان و صاحب گله برای جستجو به اطراف می رفتند و عموا آن ها را می یافتند.

در کار گوسفند داری و بعد از خروج گله های گوسفند از خانه، فعالیت های ن لر آغاز می شد.ابتدایی ترین کار آن ها نظافت محل استراحت آن ها بود.با این کار دو هدف دنبال می شد.یکی این که برای ورود غروب آن ها، محل تمیز و قابل استفاده بود و دوم این که فضولات آن ها(پشکل) برای سوخت جمع آوری می گشت.نان پزی با این سوخت ها انجام می گرفت.

تبدیل شیر به انواع تولیدات دیگر از جمله فعالیت های ن در این راه بود.شیر به عنوان یک محصول، اصل بود اما در کنار آن مشک زنی که نوعی فعالیت برای تولید دوغ و کره بود نیز انجام می گرفت.مشک ها بر روی وسیله ای چوبی به نام مالار وصل بودند و ن روستایی با خواندن شعرهایی خاص مشک را به حرکت در می آوردند.(مشکو بزنیم، کره دراریم).ماست میش که از این طریق تولید می شد هم بسیار خوشمزه بود.

با گوسفند داری در میان لرها که از طریق روستا نشینی حاصل می شد،محصولاتی متفاوت تولید که اکثر آن ها برای استفاده ی خانواده بود و جنبه ی فروش نداشت.خود کفایی لرهای شوش از این نظر قابل توجه بود زیرا گوشت تولیدی خود را داشتند.ماست نیز به وسیله ی ن تولید می شد.دوغ به عنوان نوشیدنی همیشه در دسترس بود.کره در درون مشک ها نگه داری می شد.

گاه از کره، روغ حیوانی نیز درست می شد که در پخت برنج از آن استفاده می کردند به طوری که غذا را فوق العاده خوشمزه می کرد.تولید پنیر نیز به وسیله ی ن صورت می گرفت.ترخینه که نوعی غذای حاصل از مخلوط گندم و شیر بود نیز به وسیله ی ن لر تولید می شد.گوسفند داری لرها روشی برای پایبندی به تولید خودی و عدم وابستگی به دیگران بود.شاید به همین دلیل باشد که کمتر مرد لری مشاهده می شد که فن قصابی بلد نباشد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها