درست است که ن با یاری رساندن در اموراتی مانند گوسقند داری ، گاوداری، و طیورداری به اقتصاد خانواده کمک می کردند اما این پایان کار نبود.استفاده از فرآورده های دامی خصوصا پشم گوسفندان و بزها نیز در همین راستا انجام می گرفت.با توجه به این که کار پشم چینی ماهرانه بود و مردان وارد این کار را انجام می دادند اما ادامه ی کار به وسیله ی ن صورت می گرفت.معمولا در دو فصل بهار و پاییز در میان لرها پشم چینی انجام می گرفت.


فعالیت با پشم ها بدین شکل بود که با چرخ نخ ریسی و دوک، پشم های چیده شده به نخ تبدیل می شدند.کاری سخت و طاقت فرسا زیرا این وسیله کاملا ابتدایی بود و در آن زمان پیشرفتی در صنایع در منطقه نبود.با آماده شدن نخ ها کار تبدیل آن ها به انواع وسایل پوششی آغاز می شد که این کار نیز فقط از دست ن برمی آمد.تولید انواع دستکش های پشمی خصوصا در زمستان که در آن مقطع بسیار سرد بود، جوراب های پشمی برای محافظت از پا در مقابل سرما و نیز تولید زیر پایی که همان فرش امروزی باشد از جمله ی این تبدیلات بود.

در اقتصاد خانواده ی لرها می توان از تولید جاجیم نام برد.این کار را مردان انجام می دادند.نوعی پوشش که بسیار گرم و ماحفظ بدن در مقابل سرما در هنگام خواب بود.وسیله ای مانند پتوی امروز بود.رنگین بودن آن ها نیز به دلیل رنگ آمیزی سنتی بود که به وسیله ی مردان و ن انجام می گرفت.البته این رنگرزی بعد از استقرار مغازه های مخصوص در شوش به آن ها سپرده می شد.

گلیم نیز از نتنایج استفاده از پشم ها بود.نوعی وسیله که زیر پا گذاشته می شد تا از میهمانان پذیرایی شود.در کنار آن می توان از قالیچه ها نیز نام برد اما باید ذکر کرد که در آن زمان کمتر به این مهم پرداخته می شد زیرا کارگاه هایی مخصوص می طلبید که تعداد آن ها زیاد نبود.استفاده از نخ ها برای تولید چارد نیز رونق زیادی داشت.درست کردن انواع شال ها و بالاپوش از جمله ی این فعالیت ها بود.به نظر می رسد که خودکفایی در این راه همیشه ایجاد می شد.

یکی دیگر از کارهای لرها در رابطه با اقتصاد خانواده نگه داری از حیوانات چارپا مانند قاطر بود.حیوانی که از جفت گیری الاغ با مادیان تولید می شد و در همان ابتدا از حالت توانایی تولید مثل محروم می شدند.قدرت بالا و توانایی در حمل از جمله کمک هایی بود که قاطرها انجام می دادند.رمه های قاطر که معمولا در هنگام بهار صورت می گرفت هم دارای داستان های جالبی است.

نگه داری اسب در میان لرها هم با دو منظور صورت می گرفت.ابتدا از جنس ماده ی آن یعنی مادیان برای تولید کره اسب ها استفاده می شد تا بدین شکل نیارهای آتی خود را رفع کنند و دوم استفاده به عنوان سواری و شرکت در انواع دفاع هایی که گاه در شوش آن زمان روی می داد.حملاتی که در تاریخ شوش از طریق مرزها و تنها به منظور غارت اموال مردمان صورت می گرفت نیازمند به دفاع و تعقیب راهن بود.

نگه داری از الاغ هم در میان لرها انجام می گرفت.از این حیوان در بیشتر موارد برای کارهای روزمره استفاده می شد.این مهم خصوصا در جمع آوری علوفه برای سایر حیوانات، حمل گندم به مکینه ها برای تبدیل به آرد یا شلتوک برای برنج سازی، حمل چوب یا همان هیزم از بیشه های شوش برای تامین سوخت مورد نظر و در دفعاتی نیز در هوله کردن و کارهای کشاورزی مورد استفاده قرار می گرفتند.

قابل ذکر است که در میان لرهای شوش کلمه ای به نام"یابو" هم رواج داشت.حیوانی که شبیه اسب بود اما اسب نبود.شاید بتوان آن را اسب کوچک نامید اما در معنای واقعی به اندازه ی اسب نبود.از این حیوان برای بارکشی استفاده می شد.تقریبا نقش الاغ را بازی می کرد.قدرت بدنی آن از اسب ها بیشتر بود اما سرعت حرکت آن ها کمتر می نمود.

اوضاع و احوال اقتصادی لرهای شوش به همین شکل ادامه یافت اما با رویداهایی که در زمینه های مختلف به وجود آمد، وضعیت به کلی تغییر کرد.تاثیر باستان شناسان، سد دز، راه آهن، کارخانه ی نیشکر و به تبع آن کاغذ پارس، ورود خارجی ها و ایجاد شرکت های کشت و صنعت و از همه واضح تر اصلاحات ارضی سبب نوعی نگرش تازه به زندگی گردید.این که زمین های کشاورزی در شوش به چه کسانی تعلق داشتند و مالکین آن چه کسانی بودند؟نیازمند به موضوعی جداگانه است که در قوم شناسی نمی گنجد.

برای شناخت بهتر از رویدادهای موثر بر اقتصاد لرها و این که چه ویزگی هایی در درون آن ها وجود داشت و زمان دقیق آن ها به کدامین تاریخ ثبت شده است؟ باعث درک بهتر وضعیت لرهای در آن زمان خواهد شد.بدیهی است که قبل از این رویدادها زندگی لرها چندان ارامش نداشت و بیشتر به فعالیت های شخصی خود مروبط می گشت.عدم کوشش در این راه می توانست خلل در زندگی ایجاد کند.

قابل ذکر است که لرهای شوش تنها اقوام مستقر در اطراف نبودند و دیگر طوایف و قبایل نیز حضور داشتند اما هر یک در درون خود دارای ویژگی هایی معین هستند که می بایست در موضوعی با نام شناخت قبیله ها بررسی شود.لرهای شوش در پراکندگی خود بدین شکل مستقر بودند که از طریق اندیمشک به سمت شوش فقط لرها ساکن بودند.

هرموشی و عنبریه متعلق به لرها بود.دو عمله ی غلامرضا خان و سیف الله خان نیز با لرها ها اداره می شد.در درون شوش ابتدا خالی از سکنه بود.آغاز گر ست در شوش به صورت جدی و اقتصادی به وسیله ی دزفولی ها انجام گرفت.اعراب شوش بیشتر در درون روستاهای بعد از عمله ی غلامرضا خان خصوصا در آبادی هایی مانند حاشیه ی خلف مستقر بودند.دو سرخه هیز وجود داشت.روستاهای چعب و چنانه نیز استقرار داشتند. شیوخ منطقه نیز کار رهبری آن ها را انجام می دادند.تاریخ هم نشینی لرها با اعراب روستایی قابل ذکر است که می بایست آن را نگاشت و در موردش نظر داد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها